این دنیا چیزی را آسان یاد نمی دهد !
در پایان راه اموخته های ما به دیدارمان می ایند !
چه اموخته ایم و چگونه بالیده ایم !
به عبارت دیگر چه بودیم و چگونه خود را به دیگران نشان دادیم
----------------------------------------------------------------------
بچه ها ترا خدا یه سر به ققنوس بزنید حسابی به کمک شما نیاز داره ! اصلا خیلی روحیه اش خرابه ! با هاش صحبت کنید ! بدو ! چرا وایسادی برو پیشش دیگه
نوشته شده از علی ساکن جزیره عشق
با خواندن این متن در قسمت نظر سنجی چه احساسی به شما دست می دهد ؟
گمنام ترین ساکن دهکده
سلام دوست من فرصت آشنایی با شما و دستنوشته های زیبایتان را پیدا کردن برای من حسابی مغتنم است .امیدوارم که این آشنایی آغازی باشد بر دوستیهای بیشتر.
---------------------------------------------------------------------------------
سلام
یک راست می روم سر اصل مطلب اصلا این کار چه معنایی داره ؟ طرف وبلاگ داره دوست داره همه بیایند تو وبلاگش مطلبش را کامل بخوانن و نظر بدهند و ... تا اینجا درست ! من هم اینجوری هستم اصلا همه اینجوری هستند اما جدیدا دو گروه زیاد شدند که برای این که به اهدافی که بالا گفته شد ، برسند راههایی کاملا ناجوانمردانه انتخاب می کنند !
گروه اول 10 تا وبلاگ با هم باز می کنند بعد هم مطلب نخوانده نظر می دهند که زیبا بود ! یا من کاملا با هات موافقم و ... که می توانید به مطلب قبلی من مراجعه و جواب هایی از این قبیل که هیچ ربطی به مطلب من ندارند را ببینید اما باز هم صد رحمت به این گروه بی شیله و پیله ! فقط جون من گروه بعدی را داشته باشید :
گروه بعدی یه متن که به هر نوع نوشته ای بیاد انتخاب می کنند و آن را کپی کرده و تند تند وارد وبلاگ های مختلف شده و پیست می کنند بعد بنده خدا صاحب نگون بخت وبلاگی که با کامپیوتر آشنایی نداشته باشد کلی خوشحال شده که مثلا طرف آمده 4 خط برای او نظر داده
بعد هم برای اینکه کم نیاره میره تو وبلاگ طرف سنگ تمام می ذارد همه مطلب ها را می خونه
و نظر میده و چند ساعت از عمر خودش که هیچی به درگ چند ساعت اینترنت گرانبها را از دست می ده نمونه این متن ها را می توانید در نوشته ای قبلی من ببینید :
اخه یکی نیسیت بگه رفیق من عزیز دلم تو که دوست داری بقیه در وبلاگت نظر بدهند چرا با بقیه وبلاگ ها اینجوری می کنی ؟ مگه انها دوست ندارند مطلب هایشان خوانده شود ؟ مگر آنها برای خودشان می نویسند ؟
فقط یه خواهش کوچولو از تو دارم ( تویی که داری این مطلب را می خوانی ) :
به عنوان یک برادر خواهش می کنم فرهنگ وبلاگ نویسی داشته باشی و به افرادی که این کارهای بچگانه را برای افزایش بازدید کنندهایشان می کنند تذکر بدهی تا وبلاگ نویسی نیز مثل چت دچار بی فرهنگی نشود .
(توجه : مطلب زیر فقط به عده ای از پرشن بلاگی ها اختصاص دارد که تعدادشان کم نیست مگر نه ما مخلص رفیق های با مرام پرشن بلاگی هستیم )
همه آنهایی که مثل من قبلا در پرشن بلاگ می نوشتند بعد به اینجا امدند می دانند که بی فرهنگی رایج شده در پرشن بلاگ باعث شده بود وبلاگ نویسی تلخ شود ولی وقتی به اینجا امدم خوشحال شدم برای اینکه جدا از سرویس خوب بلاگ اسکای افراد شعور خیلی بیشتری داشتند واقعا مطلب های هم را نقد می کردند و می خواندند و مطالب آنها مطلب چرت و به درد نخور و ... نبود ( داستان های مبتذل بی معنا که اکثرادر پرشن بلاگ دیده می شود ) ولی این خوشحالی من چقدر طول خواهد کشید ایا مثل پرشن بلاگ زود گذر خواهد بود ؟
بیایید همدیگر را یاری کنیم
------------------------------------------------------------------------------------
مقاله ی من و دوستم بنام روشنفکر و روشنفکر دینی در استان تهران اول شد
------------------------------------------------------------------------------------
به دوست عزیزم ققنوس نیز بابت جاپ شدن مقاله اش در روزنامه جام جم (صفحه ۱۱ در چهارم تیر ) تبریک می گویم
-------------------------------------------------------------------------------------
هویت دوست جدیدم آقا مهدی که قراره در این وبلاگ بنویسه مشخص نیست و هر موقع خودمان این انسان مخوف و چند بعدی و عجیب و غریب و با معرفت را شناختیم به شما هم معرفی اش می کنیم
نوشته شده از علی ساکن جزیره عشق