آخه آدم که نباید به همین زودی جا بزنه باید موند و یا اصلاح کرد و یا اصلاح شد به هر حال باید ثابت کرد که اشتباه می کنه حالا اون پیغام رو شما نداده بودی؟
بسم رب الحسین بابا اشکم ما را در اووردی که آخه این رسمشه ما تازه داشتیم باهات حال می کردیم ولی بد حالمونو گرفتی خلاصه من بازم به این وبلاگ میام خودت هم نباشی به عشقت میام اینجا اگه هم میتونی از این نظرت صرف نظر کن و به کارت ادامه بده ولی ..... در مورد اون بنده خدا راستش وبلاگ نداره یک ایمیل داره که توی قسمت ایمیل وارد کردم باز هم بیا دوکوهه منتظرتم بعد از شهدا ما چه کرده ایم؟!!! التماس دعا و یا علی
:((( حالا ما شدیم خلاف دیگه ... :( واسه چی میخوای بری ؟ تو که تازه اومده بودی ؟!! ای بابا .... چند وقت یک بار یه چیزایی بنویسی که به جایی برنمی خوره ... حالا نمیخواد گفتگوی وبلاگ ها راه بندازی ... فقط نرو ...
سلام علی عزیز چی شد؟؟؟؟ من که درست نفهمیدم چی شده. ولی ما دیگه دل بستیم هم به تو هم به نوشته هایت تو هم به ما مدیونی پس می مونی و ادامه میدی. همیشه عاشق باشی. یاعلی
تو که خودت مشوق همه به دوستی و مهربونی بودی ... تو دیگه چرا ؟... دلم برای سوتی دادنات تنگ میشه ... فقط یه خواهش : قبل از رفتنت ( گر چه رفتنت رو یه شوخی میدونم) شعر پروین.ع رو در باره پیامهای مهر به شعراش رو حتماً بخون ... مخلص علی آقا هستیم و خواهیم بود...
من که آخرش هم نفهمیدم چرا تنها می شی؟؟تازشم تا منو داری تنهایی اصلا معنایی نداره.....خیلی مخلصیم....باور کن!حتی اگر عقایدت صد و هشتاد درجه با من فرق کنه!
سلام دوست من ! خیلی ناراحت شدم از اینکه تصمیم به ترگ وبلاگنویسی دارید. چقدر خوب است که در تصمیم خود هر چه زودتر بازنگری کنید. در ضمن چه خوب بود همه ما شرایط هم را درک کرده و به عقاید هم احترام بگذاریم !! به خاطر قصور در اعلام نظر که نشات گرفته از وضعیت نه چندان مناسب روحیست دوست کوچک خود را ببخشایید.
سلام علی آقا برادر من شما بخاطر یک حرف اون مدیر مسئول که ثابت کرد هیچ اطلاعی از اوضاع ایران و حتی از نحوه و چگونگی اتصال مردم ایران به اینترنت نداره تصمیم گرفتی دیگه اصلا ننویسی حالا حرفهای من که به مذاق خیلی ها خوش نیومد و منو متهم کردند به داشتن افکار فمینیستی نسبت به پسرها و کلی میل چرت و پرت چه جوری می تونستم ادامه بدم هر چند هنوز در هر وبلاگی فردی رو با افکار خودم پیدا می کنم تو وبلاگ خودش بحث می کنم و اگه هم مجال باشه باز هم گریزی به مطالب گذشته می زنم این راه جدید هم هیچ منافاتی با دیدگاه من نداره به هر حال هر وقت شما برگشتی خبرم کن راستی چرا جزیره به آبادی تبدیل شده؟ موفق باشی
فکر میکنم در جزیره عشق جایی برای خداحافظی باشد .... همین روز یا فردا ترا از دست خواهم داد، چگونه بگذرم از تو، بگویم هرچه بادا باد؟ تو خواهی رفت می دانم اگرچه دوستم داری، مگر هر قصه ی شیرین شبی پایان نمی گیرد و تو آن قصه ای هستی که بی پایان می میرد. پس از تو تا ابد مثل خزان متروک می مانم، سراغ از من نمی گیرد اقاقی، خوب می دانم و مثل پشته ای هیزم که آخر دود خواهد شد و عمرش بر همین آتش فقط محدود خواهد شد. بهشت من بدون تو فقط هم صحبتم آه است مگر اینرا نمی دانی که دوزخ بی تو در راه است. تمام لحظه هایم را هوس آلود می بینم، فقط نا باوری را از درخت عمر می چینم، مرا با این پریشانی کسی جز من نمی فهمد، شکستنهای روحم را کسی جز من نمی فهمد. همیشه فکر می کردم برایت آرزو هستم همان یک روزنه نوری که داری، پیش رو هستم. اما امروز می بینم تمامش خواب بود و بس، خیال تشنه از صحرا فقط سیراب بود و بس. چراغی نیست راهی نه، چگونه بی تو برگردم. تودستم را نمی گیری که از این خاک برخیزم به سوی آسمانی که به سو توست بگریزم، ببین ای دوست، مرگ دل چگونه سوگوارم کرد. رسید اندوه طوفان زا، خراب و بی قرارم کرد، دلم در بستر دوری، سان بید می لرزد به جانت، جان شیرینم، به دیدارت نمی ارزد ......
سلام ؛من ندانم که در آن نگاه بی امید چیست ولی میدانم که دردی سرشار از نا امیدی خواهد بود اون تا امیدشو بدست نیاره تا هدف نداشته باشه نمی تونه به زندگیش امیدوار باشه من همیشه براش آرزوی موفقیت می کنم چون ققنوس هنوز خیلی راه داره تا پایان زندگیش
سلام. خوشحالم که توفیق نصیبم شد از مطالب خوب و جذاب وبلاگ شما استفاده کنم. شاد باشید.
مطالب بروز شد:(12/4/1382):::::::::فرار ابراهیم نبوی به فرانسه--------1روزبازداشت من-----------سعید عسگر=2+عشق و شعر یک باتوم دارم برقیه)
سلام به ساکن جزيره عشق که آهنگ زيبای جزيره رو هم رو وبلاگش گذاشته..آقا کجا با اين عجله؟! اين بود رسمش ! نکنه از نتايج لينکيدن به ما بوده؟! ديدنی ها!
آخه آدم که نباید به همین زودی جا بزنه
باید موند و یا اصلاح کرد و یا اصلاح شد
به هر حال باید ثابت کرد که اشتباه می کنه
حالا اون پیغام رو شما نداده بودی؟
بسم رب الحسین
بابا اشکم ما را در اووردی که آخه این رسمشه
ما تازه داشتیم باهات حال می کردیم ولی بد حالمونو گرفتی
خلاصه من بازم به این وبلاگ میام خودت هم نباشی به عشقت میام اینجا اگه هم میتونی از این نظرت صرف نظر کن و به کارت ادامه بده ولی .....
در مورد اون بنده خدا راستش وبلاگ نداره یک ایمیل داره که توی قسمت ایمیل وارد کردم
باز هم بیا دوکوهه منتظرتم
بعد از شهدا ما چه کرده ایم؟!!!
التماس دعا و یا علی
:((( حالا ما شدیم خلاف دیگه ... :( واسه چی میخوای بری ؟ تو که تازه اومده بودی ؟!! ای بابا .... چند وقت یک بار یه چیزایی بنویسی که به جایی برنمی خوره ... حالا نمیخواد گفتگوی وبلاگ ها راه بندازی ... فقط نرو ...
سلام........بابا بــــــــی خیال...شعرات هم زیبا بود........
سلام علی عزیز
چی شد؟؟؟؟ من که درست نفهمیدم چی شده.
ولی ما دیگه دل بستیم هم به تو هم به نوشته هایت تو هم به ما مدیونی پس می مونی و ادامه میدی.
همیشه عاشق باشی.
یاعلی
وسلامی به مهر مثل همیشه به علی اقای مهربون ..
تو که خودت مشوق همه به دوستی و مهربونی بودی ... تو دیگه چرا ؟... دلم برای سوتی دادنات تنگ میشه ... فقط یه خواهش : قبل از رفتنت ( گر چه رفتنت رو یه شوخی میدونم) شعر پروین.ع رو در باره پیامهای مهر به شعراش رو حتماً بخون ...
مخلص علی آقا هستیم و خواهیم بود...
ای بابا کجا می ری به این زودی؟؟؟
علی آقا من رفتم و ازت دفاع کردم
میلت هم رسید
جوابت را ارسال خواهم کرد
موفق باشی
دیگه جواب هم نمینویسی ؟ :(
چی شده مگه ؟؟؟؟؟
دوست مهربانم سلام...
صبحت بخیر... شعری برای تشکر مهربانی دوستان در سرزمین مهر نگاشته شده است که نهایتش تا خداست . منتظریم
علی آقا نیستید؟
الان می رم به لینکی که دادی ببینم چه خبره ای بابا.
آدم با هر چیزی که زود از میدون نمیره. حرفتو بزن و بکارت ادامه بده...
آخه چرا ؟ .... من که نمیفهمم ...
بسم رب الشهدا
ببخشید ایمیلش رو اینجا وارد کردم
من که آخرش هم نفهمیدم چرا تنها می شی؟؟تازشم تا منو داری تنهایی اصلا معنایی نداره.....خیلی مخلصیم....باور کن!حتی اگر عقایدت صد و هشتاد درجه با من فرق کنه!
سلام
من بازم اومدم به وبلاکت
سلام دوست خوب این اولین بار است که به اینجا میام بازم خواهم سر زد
واقعا ممنون..خیلی عالی شده.....چه حوری تشکر کنم؟؟؟
هنوز تصمیمت عوض نشده؟
فکرکنم تو اصلا حالت خوب نیست ... کجا گذاشتی رفتی ناجی من ؟!!
سلام و موفق باشی بازم میام این طرفها
سلام. دوست خوبم .از مطالب خوبتون استفاده کردم. مایلم به وبلاگ باحال شمالینک بدم اگه خودتون قبول کنید. راستی توی یه مشکل اساسی گیر کردم. حکایتش توی وبلاگمه ! می تونید کمکم کنید!؟
سلام دوست من ! خیلی ناراحت شدم از اینکه تصمیم به ترگ وبلاگنویسی دارید. چقدر خوب است که در تصمیم خود هر چه زودتر بازنگری کنید. در ضمن چه خوب بود همه ما شرایط هم را درک کرده و به عقاید هم احترام بگذاریم !! به خاطر قصور در اعلام نظر که نشات گرفته از وضعیت نه چندان مناسب روحیست دوست کوچک خود را ببخشایید.
سلام علی آقا
برادر من شما بخاطر یک حرف اون مدیر مسئول که ثابت کرد هیچ اطلاعی از اوضاع ایران و حتی از نحوه و چگونگی اتصال مردم ایران به اینترنت نداره تصمیم گرفتی دیگه اصلا ننویسی حالا حرفهای من که به مذاق خیلی ها خوش نیومد و منو متهم کردند به داشتن افکار فمینیستی نسبت به پسرها و کلی میل چرت و پرت چه جوری می تونستم ادامه بدم
هر چند هنوز در هر وبلاگی فردی رو با افکار خودم پیدا می کنم تو وبلاگ خودش بحث می کنم و اگه هم مجال باشه باز هم گریزی به مطالب گذشته می زنم
این راه جدید هم هیچ منافاتی با دیدگاه من نداره
به هر حال هر وقت شما برگشتی خبرم کن
راستی چرا جزیره به آبادی تبدیل شده؟
موفق باشی
سلام! نرو!
هنوز نظرت عوض نشده؟
سلام
من شما رو فراموش نکردم
اما واقعا گرفتارم
ببخشید
فکر میکنم در جزیره عشق جایی برای خداحافظی باشد ....
همین روز یا فردا ترا از دست خواهم داد، چگونه بگذرم از تو، بگویم هرچه بادا باد؟ تو خواهی رفت می دانم اگرچه دوستم داری، مگر هر قصه ی شیرین شبی پایان نمی گیرد و تو آن قصه ای هستی که بی پایان می میرد. پس از تو تا ابد مثل خزان متروک می مانم، سراغ از من نمی گیرد اقاقی، خوب می دانم و مثل پشته ای هیزم که آخر دود خواهد شد و عمرش بر همین آتش فقط محدود خواهد شد. بهشت من بدون تو فقط هم صحبتم آه است مگر اینرا نمی دانی که دوزخ بی تو در راه است. تمام لحظه هایم را هوس آلود می بینم، فقط نا باوری را از درخت عمر می چینم، مرا با این پریشانی کسی جز من نمی فهمد، شکستنهای روحم را کسی جز من نمی فهمد. همیشه فکر می کردم برایت آرزو هستم همان یک روزنه نوری که داری، پیش رو هستم. اما امروز می بینم تمامش خواب بود و بس، خیال تشنه از صحرا فقط سیراب بود و بس. چراغی نیست راهی نه، چگونه بی تو برگردم. تودستم را نمی گیری که از این خاک برخیزم به سوی آسمانی که به سو توست بگریزم، ببین ای دوست، مرگ دل چگونه سوگوارم کرد. رسید اندوه طوفان زا، خراب و بی قرارم کرد، دلم در بستر دوری، سان بید می لرزد به جانت، جان شیرینم، به دیدارت نمی ارزد ......
بنام الله
پیشنهادمشارکت:
تبلیغات وجذب مشتری از شما
خرید و فروش سهام برای آنها ازما( کارسازی وپشتیبانی سود بالای60% در سال )
تقسیم درآمد حاصله به نسبت مو رد توافق بین ما
ده سال تجربه عملی در اختیار شماست.
موسوی
-------siid@parsimail.com
------darvi@noavaran.com
www.rastbazar.persianblog.com
سلام علی جان امیدوارم که شاد باشی و سر زنده ....
سلام ؛من ندانم که در آن نگاه بی امید چیست ولی میدانم که دردی سرشار از نا امیدی خواهد بود اون تا امیدشو بدست نیاره تا هدف نداشته باشه نمی تونه به زندگیش امیدوار باشه من همیشه براش آرزوی موفقیت می کنم چون ققنوس هنوز خیلی راه داره تا پایان زندگیش
سلام حالت خوب ...امیدوارم همینطور...سلام من را به همه عاشقان ......برسان...بای
سلام...خوبی؟؟؟چرا دیگه به من سر نمیزنی؟؟؟؟؟؟
سلام ؛بازم با این حال از اینکه به وبلاگم اومدید ممنون اپتدیت کردم خوشحال می شم سری بزنید
ei baba inja hameh ostade adabiatan (*_))) khob vali javoona karetoon dorost komak khastin hajitoon hastt
Ya hagh
امید که از این جزیره نرفته باشی
برقرار باشی
هنوز هم رو حرفت هستی...بیا دیگه
سلام.کجا رفته؟!۱
سلام دوست عزیز چرا نظر نمی دم با کمال میل...خیلی جالب بود..موفق باشی
وبلاگ خوبی داری همیشه شاد وموفق باشی..به وبلاگ ما هم سری بزن در ضمن آماده تبادل لینک هستیم
به دل مهمان شدی و زود رفتی.......
چو آهی آمدی و دود رفتی...
بابا دمت گرم نظر
وبلاگ جالبی دارید امیدوارم موفق باشید منتظر دیدار شما هستم .